پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
17 فروردين 1399 - 17:13

چرا نه به «پزشکان بدون مرز » پاسخی عاقلانه بود؟

هفته اول سال، یک خبر بهانه‌ای برای هجمه رسانه‌ای شدید علیه کشورمان شد. خبر این بود؛ ایران پزشکان بدون مرز را که برای کمک به مقابله با کرونا آمده بودند، اخراج کرد
نویسنده :
مهدی ذاکر نژاد
کد خبر : 5863

پایگاه رهنما:

هفته اول سال، یک خبر بهانه‌ای برای هجمه رسانه‌ای شدید علیه کشورمان شد. خبر این بود؛ ایران پزشکان بدون مرز را که برای کمک به مقابله با کرونا آمده بودند، اخراج کرد. این موضوع دستمایه انواع و اقسام تحلیل‌های ضدایرانی شد. متأسفانه برخی افراد داخل کشور نیز به این موج پیوسته و برداشت‌های غلطی از ماجرا ارائه کرده و به‌نوعی با دشمن در این قضیه هم‌نوا شدند. فرضیه غالب همه حمله‌کنندگان این بود که پزشکان بدون مرز یک‌نهاد مردمی و غیرسیاسی است که برای کمک به مردم ایران وارد کشور شده و رد کمک آنان، ناشی از توهم توطئه است و برخی در کشور اعتقادی به همکاری بین‌المللی برای شکست کرونا ندارند. برای نمونه محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس که به اظهارات غیرمنطقی و سطحی مشهور است، در توئیتر خود از حضور فرانسوی‌ها به‌عنوان شکننده دیوار تحریم‌ها یادکرده و نوشت: حساسیت تندرو‌ها نسبت به حضور پزشکان بدون مرز، برخلاف ادعایشان، به خاطر نگرانی از توطئه‌ی جنگ بیولوژیکی نیست؛ دغدغه‌ی آن‌ها این است که همکاری‌های بین‌المللی تَرَکی در دیوار تحریم‌ها ایجاد نکند.

این حملات و هجمه‌ها در حالی بود که فرانسه اعلام کرد که در قالب کمک به ایران، ۱۰ پزشک را تحت عنوان پزشکان بدون مرز، به همراه هزار ماسک و ۵۰۰ لباس پرستاری به کشورمان ارسال کرده است. درحالی‌که طبق اظهارات مسئولین بهداشتی کشور، برخلاف ادعای فرانسوی‌ها، تنها یک پزشک غیر مرتبط با کرونا در این تیم حضور داشت! این تیم قرار بود که یک بیمارستان صحرایی ۴۸ تخته در اصفهان ایجاد کند. این در حالی است که ایران در زمینه تخت بیمارستانی و راه‌اندازی بیمارستان صحرایی نه‌تن‌ها مشکلی ندارد بلکه با تخت اضافی نیز روبه‌روست. کمک فرانسوی‌ها بیش از آنکه از روی نوع‌دوستی باشد، حکایت از شوآف آن‌ها دارد. چراکه نه به لحاظ پزشک متخصص ایرانی کمبود داریم و نه تهیه هزار ماسک برای ایران امری ناممکن است که بخواهیم دست به دامان فرانسه شویم. این ریاکاری فرانسوی‌ها زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم پیش‌تر نیز در ماجرای سیل سال گذشته، این کشور تنها ۱۰۰ جفت چکمه را به‌عنوان کمک، به ایران ارسال کرده بودند!

ازآنجایی‌که از طرفی هنوز تئوری آزمایشگاهی بودن کرونا به قوت خود باقی است و از طرفی دیگر ماهیت گروه فرانسوی مشخص نبود، مسئولین بهداشتی کشورمان در اقدامی درست و قابل‌تقدیر، از ورود تیم فرانسوی به ایران جلوگیری کردند. بنا به گفته مشاور وزیر بهداشت، در گروه اعزامی، هیچ متخصص عفونی یا مرتبط با کرونا حضور نداشت. البته که از دشمن و رسانه‌هایش هیچ انتظاری نیست و هجمه‌های آنان کاملاً قابل پیش‌بینی است، اما همراهی برخی در داخل با این موضوع به عدم شناخت آنان از دنیای جدید و پیچیدگی‌های آن بازمی‌گردد. آیا نهاد‌های بشردوستانه و خیریه بین‌المللی، واقعاً دنبال اهداف بشردوستانه و خیریه هستند؟ بدون شک نمی‌توان برای همه آن‌ها نسخه واحدی پیچید و همه را با یک چوب راند، اما چشم بستن بر واقعیت‌ها نیز عاقلانه نیست. مایکل برنت استاد علوم سیاسی دانشگاه جورج واشنگتن و توماس ویس استاد دانشگاه نیویورک در کتابی ماهیت، دوره‌ها، اهداف و نتایج کمک‌های بشردوستانه سازمان‌های غیردولتی و نهاد‌های مدنی را زیر ذره‌بین برده‌اند. دو استاد علوم سیاسی آمریکا در کتاب جنجالی «بشردوستی در منجلاب؛ آنجا که فرشتگان شجاعت گام برداشتن ندارند» کمک‌های بشردوستانه و خیرخواهانه را به‌عنوان یک صنعت واقعی که در سال نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار درآمد دارد، معرفی می‌کنند. از نظر آنان رشد چشمگیر نهاد‌های خیریه و بنیاد‌های بشردوستانه بین‌المللی با بودجه‌های دولتی، اهداف عملیاتی دولت‌های امپریالیستی را برای نفوذ و دخالت در امور داخلی کشور‌ها فراهم می‌کند. کتاب با بررسی تاریخی این نوع نگاه به فعالیت‌های بشردوستانه، آغاز می‌شود و با بررسی موشکافانه فعالیت‌های سازمان‌های خیریه ادامه می‌یابد. اشارات کتاب به نزدیکی سازمان سیا و برخی از نهاد‌های خیریه و بشردوستی مثل سازمان «پزشکان بدون مرز» قابل‌اعتناست. همان سازمانی که ادعای دروغین حمله شیمیایی دولت بشار اسد به غوطه شرقی را نخستین بار اعلام کرد و رئیس آن، برنارد کوشنر، از وزرای باسابقه جناح راستی دولت سارکوزی در فرانسه مرتباً می‌پرسید: «پس هواپیما‌های بدون سرنشین آمریکایی کجایند» [تا حمله به سوریه را آغاز کنند].

نویسندگان در مقدمه تصریح می‌کنند نزدیک به ۳۷ هزار سازمان و بنیاد خیریه برای درمان بیماری‌ها، تأمین غذا و اعطای وام در جهان فعالیت دارند. برخی مثل سازمان پزشکان بدون مرز (MSF) به‌صورت مشخص با سیا همکاری دارند و به‌عنوان عوامل اطلاعاتی قدرت‌های امپریالیستی عمل می‌کنند. بخش سوم کتاب با یک پرسش اساسی آغاز می‌شود: «چرا پس از فروپاشی شوروی ناگهان بودجه فعالیت‌های حقوق بشری سه برابر شد؟» بر اساس دیدگاه این دو استاد علوم سیاسی، پس از فروپاشی شوروی، فرصتی برای ایالات‌متحده برای کسب هژمونی جهانی پیدا شد. در دهه ۱۹۹۰، عملیات‌های نظامی آمریکا در بخش‌های مختلف از جمله چاد، عراق، سومالی، صربستان، پاناما، هندوراس و لبنان به ناگاه فوران یافت؛ اما آمریکا برای شکل دادن به نظم جدید جهانی به اهرمی مؤثرتر نیاز داشت. مقاومت کشور‌ها در برابر نظامی‌گری آمریکا و هزینه‌های هنگفت در عملیات‌های نظامی، آمریکا را به این نتیجه رساند که در صنعت بشردوستی سرمایه‌گذاری کند، از ۲ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۰ به ۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ و بعد هم ۱۸ میلیارد دلار تا سال ۲۰۰۸. جنبش اعتراضی ضدجنگ در مقابل لباس جدید امپریالیسم یعنی حقوق بشر و بشردوستی لب به تحسین گشود، طبقه متوسط بالا و حتی بخش از چپ‌گرایان ضدآمریکایی. در بخش پایانی کتاب، نویسندگان تأکید می‌کنند سازمان‌های بشردوستانه بیشتر از هر زمان دیگری با نهاد‌های امنیتی و سازمان‌های نظامی ادغام شده‌اند: «بر اساس نگرش آمریکا و قدرت‌های غربی، ضدتروریسم و بشردوستی هم‌راستا هستند». از سال ۲۰۰۲، ارتش ایالات‌متحده نسبت به میزان و مقصد کمک‌های بشردوستانه تصمیم می‌گیرد. تقریباً بیش از نیمی از کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل به افغانستان صرف عملیات‌های نظامی ارتش آمریکا در این کشور شده است. در سال ۲۰۰۱، کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا تصریح کرد: «همان‌گونه که سربازان ارتش ما و دیپلمات‌های ما در خط مقدم جنگ برای آزادی می‌جنگند، سازمان‌های غیردولتی اهرم‌های قدرتمندتری برای ما هستند و بخش مهمی از تیم رزمی ما به‌حساب می‌آیند.» با این توضیحات باید از جناب صادقی و برخی دیگر همفکران وی پرسید، کدام منطقی می‌گوید برای هزار ماسک و ۵۰۰ لباس باید به بازوی پزشکی سازمان سیا اعتماد کرد؟ بعید است این عده آن‌قدر ساده‌لوح باشند که چنین مسائلی را درک نکنند. باید پرسید تا کی می‌خواهند واقعیت‌ها و منافع ملی کشور را پای اغراض نازل سیاسی ذبح کنند؟

ارسال نظرات